ممکن است با شنیدن اینکه 70 درصد استارتاپ های امریکایی در 2 سال و 50 درصدشان تنها در 5 سال اول دوام می آورند، از ایجاد استارتاپ تان دلسرد شوید. اما باید گفت نکته ی مهم، استراتژی است که شما به کار می گیرید. به هر حال نباید نیمه ی خالی لیوان را دید چرا که نیمی از آن استارتاپ ها دوام آورده اند. استراتژی هایی که این استارتاپ ها اختیار کردند از این قرار است:
امروزه اکثر جوانان مشغول به کارهایی می شوند که دوست ندارند. هرکس لیاقت این را دارد که به کاری بپردازد که از انجام دادن آن لذت می برد. از این رو در ادامه راهکارهایی برای یافتن کار مورد علاقه تان آورده شده است:
یافتن کار مورد علاقه
کارآفرینی مزایای وسوسه انگیزی دارد که می تواند آرزوی خیلی ها باشد. قبل از شروع کردن کار، باید ایده ای داشته باشید. سپس نوع کسب و کارتان را مشخص کنید و با توجه به توانایی و قابلیت های تان مدل کسب و کاری که مناسب است را انتخاب کرده و کارآفرین شوید. در زیر مراحل انتخاب نوع کسب و کار به طور جامع آورده شده است:
مهارت های زیادی وجود دارد اما آیا آنقدر زمان دارید که همه را یاد بگیرید؟ انسان یک بار بیشتر به دنیا نمی آید از این رو مهم است که تنها مهارت هایی را یاد بگیرید که برای موفقیت در زندگی و رسیدن به اهدافش نیاز دارد. خوشبختانه بهترین مهارت ها در دنیا مجانی هستند ولی مسئله این است که آسان به دست نمی آیند.
شما از کجا متوجه بهره وری یا عدم بهره وری خود می شوید؟ اجازه دهید کمی راهنمایی تان کنیم: بهره ور بودن به معنای آن نیست که همه ی کار ها را انجام دهید؛ گرچه اگر شرایط به گونه ای پیش رفت که موفق به این کار شدید، چه بهتر.
زندگی کارآفرینان از بسیاری جهات در مقایسه با افرادی که تصمیم می‌گیرند به عنوان کارمند یک شرکت کار کنند، دشوارتر است. به سودآوری رساندن یک شرکت نوپا اغلب مستلزم ساعت کاری طولانی، خطرپذیری، استرس و سرمایه‌گذاری هنگفت منابع شخصی چه از نظر احساسی، فیزیکی و مالی است.
بسیاری بر این عقیده اند که آینده ی اشتغال ظرف ۱۰ سال آینده بسیار متفاوت از امروز خواهد بود، چرا که تقریباً همه چیز در حال تغییر و تحول است؛ از شیوه ی همکاری ما با دیگران گرفته تا فناوری هایی که مورد استفاده قرار می دهیم. برای نمونه، برخی برآورد ها حاکی از آن هستند که تقریباً نیمی از مشاغل آمریکا در آینده ی نزدیک تحت تأثیر اتوماسیون قرار خواهند گرفت. به این ترتیب، سؤال این است که در حال حاضر چه مهارت هایی باید در خود پرورش دهیم تا ظرف یک دهه ی آینده با بیکاری دست به گریبان نشویم؟
ما انسان ها وقتی چیزی می خریم، دوست داریم فکر کنیم می دانیم چرا این کار را کرده ایم. فکر می کنیم فلان محصول تازه را به این دلیل خریداری کرده ایم که بهترین ویژگی ها، بهترین قیمت یا بهترین ظاهر را داشته است.
راه اندازی و اداره ی یک کسب و کار، از ارائه ی پیشنهاد کار به دیگران گرفته تا بستن قرارداد، به رشته ای از مذاکرات بی پایان شبیه است که به نظر تمامی ندارند. اما قرار داشتن مداوم در حال و هوای مذاکره، برای خیلی از ما چندان جذاب نیست. حتی خود کلمه ی مذاکره نیز می تواند برای خیلی ها استرس زا باشد. اما چگونه می توان مثل حرفه ای ها مذاکره کرد و در عین حال احساس بدی هم نسبت به آن نداشت؟
وسط هفته، به اصطلاح شاخ هفته را می شکند و پنجره ی آخر هفته را به روی ما باز می کند. به همین خاطر برای بسیاری از ما وسط هفته ها در مقایسه با آغاز هفته حس بهتری دارند. اما در کل وقتی پای مقایسه در میان باشد همه ی روز های هفته در برابر آخر هفته یکسان و غیر قابل مقایسه خواهند بود.
